مخاطب پارسیزبان چندان تمایلی به خواندن مطالب طولانی ندارد. ساده بگویم، در ایران کسی حال و حوصلهی کتاب خواندن ندارد. امروزه در فضای سیاسی، هر کسی از کسی خوشش نمیآید، به راحتی به هم اَنگهای مختلف میزنند. یکی از این انگها و تهمتها این است که تو عقایدت همان عقاید هیتلر و نازیسم است. هیچکس هم نمیخواهد واقعاً کتاب «نبرد من» آدولف هیتلر را بخواند و بداند حقیقتاً ستونهای تفکر نازیها در آلمان پیش از جنگ جهانی دوم چه بود.
من در این نوشتار کوتاه، مانند نوشتار پیشین در مورد فلسفه، کلِ کتاب را برای خوانندهی بیحوصله ایرانی، در شش جملهی کوتاه و ساده فشرده کردم. پس از خواندن این شش جمله، به راحتی میتوانید بگویید از محتوای کتاب نبرد من و تفکر هیتلر بیخبر نیستید:
کتاب نبرد من
“نبرد من” نوشتهی آدولف هیتلر، تلفیقی از داستان زندگی خودِ او و بیان اندیشههای سیاسی ناسیونال سوسیالیسم است. این کتاب در دو قسمت نوشته شده، بخش اول در سال ۱۹۲۵ و بخش دوم در سال ۱۹۲۶ به چاپ رسیده است. در این کتاب، هیتلر دیدگاههای سیاسی خود را که شامل نظریاتی درباره نژادپرستی، تبلیغات، و آیندهی آلمان است، تشریح میکند.
مهمترین نکتهها و پیامهای نبرد من
۱. اندیشهی برتریجویی نژادی: اساس “نبرد من” بر این باور استوار است که نژاد “آریایی” برتر است و باید از آن محافظت کرد. هیتلر مخالفت خود را با آمیزش نژادها بیان کرده و خواهان حذف نژادهای غیرآریایی از جامعه، بهویژه یهودیان، است.
۲. ملیگرایی و قلمرو طلبی: هیتلر در این کتاب، ملیگرایی شدیدی را نشان میدهد و بر اهمیت اتحاد همهی آلمانیها در یک کشور واحد تأکید دارد. او همچنین مفهوم “قلمروطلبی” یا لبنسراوم Lebensraum را مطرح میکند، ایدهای که بر اساس آن آلمان باید به دنبال گسترش قلمرو خود به شرق اروپا باشد تا فضای زندگی بیشتری برای مردم فراهم آورد.
۳. ضدیت با یهود: بخش زیادی از کتاب به موضوع ضدیت با یهود اختصاص دارد، تا جایی که هیتلر یهودیان را عامل اصلی مشکلات اجتماعی و اقتصادی میداند. او آنها را دشمن نژاد آریایی میخواند و خواستار حذفشان از جامعه است.
۴. انتقاد از دموکراسی و مارکسیسم: هیتلر به شدت از دموکراسی و نظام پارلمانی انتقاد میکند و آنها را ناکارآمد میخواند. او همچنین با مارکسیسم و کمونیسم مخالف است، آنها را ایدئولوژیهایی میداند که به نژاد آریایی آسیب میزنند.
۵. اصل رهبری: هیتلر از ایدهی رهبری مطلق حمایت میکند و “اصل رهبر” را پیش میکشد، که خواستار فرمانبرداری مطلق از رهبرِ ملت است. بر اساس این اصل، خواست رهبر باید بالاترین اولویت را داشته باشد و دولت باید به صورت یک ساختار سلسله مراتبی تحت فرمان او عمل کند.
۶. تبلیغات (پروپاگاندا) و بسیج عمومی: هیتلر تأکید زیادی بر اهمیت تبلیغات و پروپاگاندا در کنترل افکار عمومی و بسیج عموم مردم دارد. هیتلر در این کتاب نحوهی استفاده از پروپاگاندا برای ترویج ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم (نازیسم) و تغییر دیدگاههای عمومی را شرح میدهد.
هر گاه جریانی را دیدید که یکی یا چند خصوصیت از این شش مورد را دارا است میتوانید به راحتی بین آن جریان و نازیسم ارتباط منطقی و نه از روی تعصب برقرار کنید.
طرفداری رهبر مسلمانان از نازیها
شاید بسیاری از ایرانیان آگاه نباشند. واقعیت این است که مسلمانان متحدان نازیها بودند. مفتی اعظم جهان اسلام با هیتلر در اوج جنگ جهانی دوم دیدار کرد و برای او آرزوی پیروزی کرد. هیتلر بهشدت مخالف اسرائیل بود و از فلسطین حمایت میکرد. او خود را به مسلمانان نزدیک میدانست و آرزو میکرد مسیحیت دینی بود مانند اسلام، چون معتقد بود اسلام مانند مسیحیت نرم و لطیف نیست.
21 دیدگاه دربارهٔ «کتاب «نبرد من» آدولف هیتلر در چند جملهی ساده»
درود، سپاس از پیام فضلی عزیز از گردآوری و ارائه نقاط ضعف شش گانه نظام جنایتکار فاشیستی در کتاب نبرد من
درود
ممنون پيام جان كه خلاصه و فشرده كتاب رو توضيح دادى سپاس بابت زحمات و توجهى كه دارى نسبت به مطالعه 🙏
«نبرد من» گواهی هولناک از ایدئولوژی پیچیده و خطرناک آدولف هیتلر است. در این مانیفست زندگینامهای، هیتلر جهانبینی نفرتانگیز خود را آشکار میکند که همچون اسلام و پیامبرش محمد مملو از نژادپرستی خشن، یهودستیزی و آرزوی تسلط بر جهان است. در حالی که این کتاب بینشی را در مورد ذهن یکی از بدنام ترین شخصیت های تاریخ ارائه می دهد، این کتاب همچنین یادآور خطرات افراط گرایی کنترل نشده است. اهمیت تاریخی آن را نمی توان انکار کرد و به عنوان یک داستان هشدار دهنده در برابر ظهور توتالیتاریسم و فرسایش نجابت انسانی عمل می کند.
به نظر من اسلام همان نازی هست.
ممنون از شما جناب فضلی بابت این مقاله
حالا فهمیدم که چرا مسلمونا با نازی ها مقایسه میشن، هردو رهبری مطلق رو میخوان
امیدوارم مطلبی که ارائه شد قابل فهم و ساده برای مخاطب عام بوده باشد.
مفید بود. سپاس ازت
با سپاس از این متن بسیار ساده و در عین حال تامل برانگیز.
انطباق نازیسم و اسلام واقعا حیرت انگیز و وحشتناک هست.
باور دارم حزب جامعه گرای میهنی لاییک ایران شروعی برای پایان ایدلوژی کثیف اسلام در ایران خواهد بود.
نازیسم شباهتی نزدیک به اسلام دارد
بسیار مفید و کامل در خلاصه ترین حالت ممکن پیام عزیز تو آمدی که مفاهیم درست رو به فضای سیاسی وارد کنی باعث افتخار بودنت در این فضا سپاس از زحماتت🙏
همه حکومت های اسلامی این ۶ خصوصیت نازیسم را دارند.
۱. اسلام خود را دین برتر و غیرمسلمانان را کافر می داند.
۲. اسلام با تجاوز به قلمرو دیگران و غارت اموال و سرزمین ها رشد کرد.
۳. اسلام از ابتدا دشمن یهودیان بوده و هست.
۴. اسلام مردم را رمه و گوسفندانی می داند که نقشی در تعیین سرنوشت شان ندارند.
۵. اسلام پیامبرش را برگزیده ی خدا و اطاعت از او و اولیای دین را واجب می داند.
۶. اسلام بر امر به معروف و جهاد تاکید دارد، یعنی تبلیغات و بسیج نیروها برای تجاوز و گسترش.
در اون سخنرانی معروفش هم دقیقا دلیل مخالفتش با یهودیان رو ب دلیل اینترناسیونال یا همون جهان وطن بودن یهودیان و در عین حال حاکمیت یهودیان ب نظام کار و سرمایه اعلام میکنه و این دو دلیل رو بزرگترین خطر وجود یهودیان میدونه
سپاس پیام عزیز که نیاز جامعه ایران و ضعف ها و کمبودها را در هر فرصتی شناسائی و تلاش در اعتلای جامعه می کنی و راهکار ارائه می دهی. روشی که در کمک به جامعه ای که حوصله مطالعه ندارد انتخاب کرده ای از جمله همین مقاله و فلسفه در یک جمله بی نظیر است.
سپاس از پیام فضلی عزیز برای گردآوری این مطالب ارزشمند مطالب واقعا آموزنده است و چقدر دانستن این مطالب برای ما ضروری است. 👏👏🙏
این یک واقعیت اجتماعی است که جامعه ابتدا باید ابتدائیات حیات را تأمین کرده باشد، تا سپس از او انتظار مصرف خوراک فرهنگی داشت. در کنار این واقعیت، حکومت استبدادی آگاهانه بخش بزرگی از مردم را در شرایطی نگه داشته تا جامعه را تا حد امکان از اندیشه نقاد و تفکر تحلیلی دور نگاه دارد. جمهوری جنایتکاران اسلامی به خوبی سرچشمه رود براندازی را میشناسد و به همین دلیل تا جایی که توان داشته زمین اندیشه مردم را خشکانده و حتی با پروپاگاندا و رسانههای وابسته، این زمین را به شوره زاری تبدیل کرده. در چنین شرایطی، تلاش های افرادی همچون پیام فضلی در آشنا کردن نیروی برانداز و جوانان ایران با سرچشمههای فلسفه، دانش و علوم قرن بیست و یکمی شایستهی تقدیر است.
درود بر شرفت ، جاوید ایران ، بدون شک پیامیست یک مکتب خرد گراست.
درود ، بسیار مطلب جالبی بود ، سپاس از شما
این نزدیکی تاریخی دو تفکر مخرب نازیسم و اسلام من رو یاد حمله مغول انداخت ، مغول ها وقتی به ایران و کشورهای اسلامی حمله کردند دین شان شَمَنیسم بود ولی به سرعت مسلمان شدند چون اسلام که دین بیابانگردان بربر بود به مزاق مغولان خوش آمد و به روحیاتشان سازگار بود و به زودی سرداران اسلام شدند. سپاس از پیام فضلی عزیز که با حوصله مطالب رو توضیح میده. مثل همیشه عالی
پیام عزیز دوستان برانداز نکات بسیاری را به خوبی مطرح کردند و بیشتر از این نکات به ذهن من نمی رسد فقط باید از زحماتی که برای جنبش انقلابی نوین ایران می کشی سپاسگزاری کنم چون ما شدیدا احتیاج داریم که مقالاتی اینچنین مختصر و روشنگرانه در دسترس جوانان انقلابی و همه براندازان که خواهان تغیر بنیادین در ایران عزیزمان هستند قرار بگیرد
باسپاس فراوان بهرام بابک
با سپاس از شما پیام جان که همیشه تلاش کردی در راستای آگاهی و تصحیح تفکرات اشتباه خصوصا به همراهان و همفکران خود بسیار سپاسگزارم .
همچنین با دقت به مطالب و طرز فکر هیتلر که در کتاب نبرد من مشخص است در بسیار جهات شبیه رژیم کثیف اسلامی حاکم بر ایران است . از سیستم تبلیغاتی که سازمان تبلیغات اسلامی که در جای جای دنیا از کوچکترین کشور های افریقایی تا امریکای لاتین از هامبورگ تا واشنگتن با بودجهای سرسامآوری مشغول ترویج تفکر و ایدئولوژی کثیف اسلام است و نیز قسمت رهبری مطلق و ضدیت با یهودیت وسایر ادیان تا دمکراسی غربی که بهشدت سر جنگ دارند و تنها تفاوت را در راستای ملی گرایی دیدم البته توسعه طلبی سرزمینی را در رفتار رژیم کاملا مشهود است اما اگر توضیح دادید در جایی احتمالا من نشنیده ام سپاس گذارم اگر بفرمایید که من شباهت کاملی بین تفکر هیتلر و نازیسم با رژیم کثیف آخوندی دیدم و تفاوتی که مشهود بود در قسمت ملی گرایی بود و خواستم بدانم که چرا این رژیم از ابتدا خمینی تفخیذی و هم آیت المدفوع خامنه اي با ملی گرایی در عناد بودند چرا !؟ آیا این نقطه ضعفشان است!؟
با سپاس از شما پیام جان که همیشه تلاش کردی در راستای آگاهی و تصحیح تفکرات اشتباه خصوصا به همراهان و همفکران خود بسیار سپاسگزارم .
همچنین با دقت به مطالب و طرز فکر هیتلر که در کتاب نبرد من مشخص است در بسیار جهات شبیه رژیم کثیف اسلامی حاکم بر ایران است . از سیستم تبلیغاتی که سازمان تبلیغات اسلامی که در جای جای دنیا از کوچکترین کشور های افریقایی تا امریکای لاتین از هامبورگ تا واشنگتن با بودجهای سرسامآوری مشغول ترویج تفکر و ایدئولوژی کثیف اسلام است و نیز قسمت رهبری مطلق و ضدیت با یهودیت وسایر ادیان تا دمکراسی غربی که بهشدت سر جنگ دارند و تنها تفاوت را در راستای ملی گرایی دیدم البته توسعه طلبی سرزمینی را در رفتار رژیم کاملا مشهود است اما اگر توضیح دادید در جایی احتمالا من نشنیده ام سپاس گذارم اگر بفرمایید که من شباهت کاملی بین تفکر هیتلر و نازیسم با رژیم کثیف آخوندی دیدم و تفاوتی که مشهود بود در قسمت ملی گرایی بود و خواستم بدانم که چرا این رژیم از ابتدا خمینی تفخیذی و هم آیت المدفوع خامنه اي با ملی گرایی در عناد بودند چرا !؟ آیا این نقطه ضعفشان است!؟