جایزه ایپا عالی ترین جایزه در بخش مدیریت دولتی کشور استرالیا است که سالانه به رهبران موفق ترین تیم ها در دولت داده می شود. مراسم ایپای سال ۲۰۲۳ شاهد دریافت جایزه ایپا در بخش «رهبری در بخش دولتی: جایزه عالی ارتباطات و مشارکت» توسط پیام فضلی بود. برای دیدن ویدئوی مراسم از صفحه یوتیوب رسمی ایپا می توانید روی عکس کلیک کنید.
خلاصه آنچه در این مقاله خواهید خواند:
در دنیای امروز که تاکید زیادی بر روی رهبری وجود دارد، اهمیت نقش پیروان در موفقیت تیمها و گروهها گاهی اوقات نادیده گرفته میشود. در این مقاله، به بررسی چرا بودن یک “پیرو” خوب به اندازه “رهبری” خوب مهم است، پرداختهایم و تاثیرات منفی داشتن افرادی با ویژگیهای شخصیتی مشکلساز در یک تیم را شرح میدهیم.
۱. اهمیت پیروی موثر در کار تیمی: پیروی خوب در هر تیمی به خصوص در فعالیتهای سیاسی که نیازمند همکاری و هماهنگی است، اساسی است. پیروان خوب با فراهم آوردن حمایت و بازخورد به رهبران، زمینهساز بهبود فرآیندها و دستیابی به اهداف میشوند. آنها با ایجاد تعادل در دینامیک تیم، فضایی برای نوآوری و حل مسئله فراهم میآورند و به رشد و توسعه آینده خود و دیگران کمک میکنند.
۲. آسیبهای ناشی از عدم پیروی موثر: عدم توانایی در پیروی مؤثر میتواند به کاهش هماهنگی و افزایش تنشها در تیم منجر شود. این رفتار میتواند به کاهش کارایی و اثربخشی تیم منجر شود و بر روحیه و انگیزه اعضا تأثیر منفی بگذارد. کمبود پیروی خوب میتواند موانعی برای توسعه شخصی و حرفهای ایجاد کند و منجر به استقرار یک فضای کاری ناکارآمد شود.
۳. ویژگیهای شخصیتی که مانع از پیروی موثر میشوند: برخی ویژگیهای شخصیتی مانند خودبرتربینی، نیاز به کنترل، و بیاعتمادی به رهبری میتواند مانع از ایجاد یک تعامل سازنده در میان اعضای تیم شود. این ویژگیها باعث میشوند فرد تمایلی به پذیرش رهبری دیگران نداشته باشد و در نتیجه، به روند کلی تیم آسیب برساند.
۴. راهکارهای مدیریت چالشهای ناشی از ویژگیهای شخصیتی مشکلساز: تیمها باید با ایجاد فرهنگی از ارتباطات باز و سازنده، به مدیریت این چالشها بپردازند. آموزشهای مربوط به خودآگاهی و توسعه فردی میتوانند به افراد کمک کنند تا نقاط ضعف خود را شناسایی و بر آنها غلبه کنند. تنظیم انتظارات واضح و ارائه پشتیبانی به رهبران و پیروان به طور یکسان، زمینهساز یک محیط کاری موفق و پویا خواهد بود.
این مقاله در تاریخ ۲۴ آوریل ۲۰۲۴ توسط پیام فضلی برای حزب جامعه گرای میهنی لائیک ایران نوشته شده است. پیام فضلی سال ها سابقه مدیریت بخش دولتی در کشور استرالیا دارد و در وزارتخانه های دولت ویکتوریا شامل وزارت مشاغل، مهارت ها، صنایع و نواحی استانی به عنوان مدیر ارشد دولتی خدمت کرده است. وی در سال ۲۰۲۲ موفق به دریافت جایزه People’s Choice Award از بیزنس ویکتوریا گردید و همچنین در سال ۲۰۲۳ به عنوان اولین ایرانی موفق به دریافت عالی ترین جایزه مدیریت دولتی IPAA شد. در تاریخ نوشتن این مقاله، وی در سمت رهبر ارتباطات و مشارکت در وزارت ترابری و برنامه ریزی شهری دولت ویکتوریا مشغول به کار است.
اهمیت «پیروی» followership در احزاب و جنبشهای سیاسی در مقایسه با «رهبری» leadership
بسیار می خوانیم و می شنویم که چقدر رهبری و مهارت های رهبری برای پیشبرد برنامه ها و هدف های گروهی به ويژه در حوزه جنبش های اجتماعی و تشکل های سیاسی مردمنهاد مهم است. در فضای سیاسی ایران همه می خواهند رهبر باشند و ثابت کنند که می توانند آن ابرقهرمان افسانه ای باشند که قرار است پای به میدان بگذارد و کشور را نجات دهد. کمتر می شنوید کسی بگوید که مهارت های «پیروی» یا followership دارد و به آن افتخار کند. برعکس اگر کسی دنباله رو باشد کاملاً محتمل است که در طول فعالیت سیاسی خویش، مورد بارانی از انگ ها و برچسب ها قرار گیرد.
اما آیا مهارت های رهبری leadership اهمیتی بالاتر از مهارت های followership دارند؟ آیا خود رهبران در هر سطحی نباید مهارت های پیروی کردن را نیز دارا باشند؟ چرا کلمه leader یا رهبر تا این اندازه مورد اقبال عموم و محبوب است ولی پیرو بودن و پیروی کردن موثر از رهبری حتی ممکن است یک صفت ناپسند و مترادف با پیروی کورکورانه تلقی شود. در بسیاری موارد حتی ممکن است کسانی که از آن چه منطقی می دانند پیروی موثر و آگاهانه می کنند، توسط مخالفان شان تشبیه به حیواناتی فاقد قوه عقل و شعور معرفی گردند. در حقیقت یکی از مانع های جدی بر سر راه تشکیلات سازی و سازماندهی موثر نیرو های مردمی در فضای سیاسی اپوزیسیون در ایران این است که افراد نه رهبر هستند و نه پیرو. نه اطلاعی از مهارت های لازم برای رهبری کار های گروهی دارند و نه تربیت لازم در دوره رشد اجتماعی برای پیروی موثر را در خانواده، سیستم آموزشی و محیط دریافت کرده اند.
به عبارتی عمده نیرو های مردمی ناراضی در فضای اپوزیسیون، شهروندان فاقد آشنایی با مهارت های سازمانی Organizational skills هستند که تنها انگیزه ای که می تواند آن ها را به کار های گروهی و مشارکت در تشکیلات و رفتار سازماندهی شده متمایل کند، نوعی ارضاء حس «ریاست» و قرار گرفتن در جایگاه «دستور دادن» است. تصور عامه نیرو های بی شکل و مردمی موجود در فضای سیاسی ایران این است که باید در جایگاه یک «مدیر عالی رتبه» جهانی بنشینند وگرنه در حق شان اجحاف شده و هر گونه مشارکت در کارهای گروهی را یک سوء استفاده از خودشان توسط کادر رهبری تشکیلات تلقی می کنند.
واقعیت این است که مدیران عالی رتبه در حقیقت زمانی پیروانی باوجدان، دارای شرافت کاری integrity، متواضع و آماده قبول مسئولیت از سوی رهبران پیشین بوده اند. دنباله روی یا پیروی موثر و حرفه ای از پایه ای ترین مهارت های یک رهبر توانمند است. بر خلاف نگاه عامه پسند در صحنه سیاسی ایران، رهبری نوعی دستور دادن و تحکم کردن نیست. برعکس، در کشور های پیشرفته و عالی ترین سطوح بخش دولتی یا همان امر کشورداری، رهبران عالی رتبه دولتی در حقیقت پشتیبانان و تسهیل کننده گروه هستند و دوشادوش گروه در حال پیروی از آرمان های عالی سازمان خود هستند. آن چه کار تیمی را ممکن و منسجم می سازد تنها یک رهبری خوب نیست. بلکه پیروی، خود یک مهارت است و سرفصل مجموعه ای از مهارت های سازمانی است که بدون آن هیچ کار گروهی امکان پذیر نخواهد بود.
اهمیت پیروی موثر در کار تیمی
تاکید زیادی بر روی رهبری در تیمها وجود دارد، اما نقش پیروان با مهارت های رفتار سازمانی و موثر نیز به همان اندازه مهم است. پیروان خوب برای موفقیت تیمها ضروری هستند. هر گروه حرفه ای یا داوطلب محوری که اعضای آن از مهارت های پیروی موثر برخوردار باشند و بتوانند دنباله روی قوی برای رهبر، رهبران یا مدیران سیستم باشند از امتیازات سودمندی برخوردار می شود. برخی از مزایای وجود پیروان دارای مهارت های سازمانی Organizational skills را در زیر پیشنهاد کردم:
۱. پشتیبانی موثر از رهبری: پیروان خوب با پشتیبانی و بازخورد خود به رهبران، به موفقیت تیمها و سازمانها کمک میکنند. آنها با ارائه بازخوردهای سازنده، به بهبود استراتژیها و نتایج کمک میکنند.
۲. تشویق همکاری: پیروانی که فعالانه شرکت میکنند، به دقت گوش میدهند و با دیگران همکاری میکنند، به ایجاد فضایی همکاریمحور در تیم کمک میکنند. این همکاری برای کارکرد روان و کارآمد تیم ضروری است.
۳. بهبود دینامیک تیم: پیروان خوب معمولاً به تعادل دینامیک درون تیم کمک میکنند و دیدگاهها و مهارتهای مختلفی را ارائه میدهند که با رهبر و سایر اعضای تیم تکمیل میشوند. این تنوع در فکر و توانایی میتواند به حل بهتر مشکلات و نوآوری بینجامد.
۴. توسعه رهبران آینده: پیروی مؤثر میتواند به عنوان یک پله به سمت رهبری عمل کند. بسیاری از ویژگیهایی که یک پیرو خوب را میسازند، مانند درک دینامیکهای تیمی، شناخت ارزش نقشهای مختلف و توانایی کار خوب تحت رهنمود، در رهبری نیز بسیار ارزشمند هستند.
۵. تقویت انعطافپذیری و سازگاری: همگروهی هایی که دارای مهارت دنباله روی سازمانی یا همان پیروی موثر هستند، به سبکهای مختلف رهبری و تغییرات در تیم یا سازمان گستردهتر سازگار میشوند. این سازگاری به تیم کمک میکند تا در برابر چالشها و تغییرات مقاوم باشد.
در بسیاری از بحثها، رهبری به دلیل نقشهای پرظهور و تصور تأثیرگذاری یا هدایت دیگران، مورد تاکید قرار میگیرد. با این حال، پیروی به همان اندازه حیاتی است زیرا به طور مستقیم بر کارایی رهبری تأثیر میگذارد و به موفقیت تیم کمک میکند. هر دو نقش نیازمند مجموعهای از مهارتها و نگرشهایی هستند که به دستاوردهای جمعی گروه کمک میکنند.
آسیبهای ناشی از نداشتن پیروان خوب در کار تیمی
افرادی که در پیروی موثر دچار مشکل هستند، میتوانند چندین چالش را برای کار تیمی موثر ایجاد کنند. در اینجا چند تا از این آسیبها آورده شدهاند:
۱. کاهش انسجام تیمی: اگر افرادی در پذیرش رهنمودها مقاومت کنند یا حاضر به قبول هدایت دیگران نباشند، میتواند منجر به تعارض یا اصطکاک درون تیم شود. این ناهماهنگی میتواند وحدت تیم را تضعیف کرده و فضایی تقسیم شده ایجاد کند که در آن همکاری به خطر میافتد.
۲.خدشهدار شدن ارتباطات: پیروان ضعیف اغلب به طور موثر به رهبران یا همکاران خود گوش نمیدهند، که میتواند منجر به سوء تفاهمها و ارتباطات نادرست شود. این شکست در ارتباط میتواند باعث اشتباهات، ناکارآمدیها و کارهای تکراری شود، که همه اینها بهرهوری تیم را کاهش میدهند.
۳.کاهش کارآیی: تیمها بر این اساس که هر عضو نقش خود را به طور موثر انجام دهد، کار میکنند. وقتی افراد به خوبی پیروی نمیکنند، ممکن است وظایف خود را طبق استانداردها یا جدول زمانی توافق شده انجام ندهند، که میتواند باعث تاخیر شده و کارایی کلی تیم را کاهش دهد.
۴.محدودیت در نوآوری و حل مسئله: پیروان مؤثر ایدهها و دیدگاههایی را ارائه میدهند که برای نوآوری ضروری است. کمبود پیروی خوب میتواند منجر به کمبود مشارکت در تلاشهای حل مسئله گروه شود، که ممکن است منجر به راه حلهای کمتر خلاقانه و وابستگی به روشهای آزموده و کماثر شود.
۵. فشار بر رهبری: رهبران به پشتیبانی و بازخورد سازنده برای راهنمایی مؤثر نیاز دارند. وقتی پیروان به طور مثبت درگیر نمیشوند یا به طور سازندهای به چالش نمیکشند، فشار اضافی بر رهبران وارد میشود که باید در حین حفظ پیشرفت به مدیریت مقاومت بپردازند.
۶. موانع برای توسعه شخصی و حرفهای: افرادی که با پیروی مشکل دارند، اغلب فرصتهای یادگیری از دیگران و توسعه مهارتهای ضروری برای نقشهای رهبری آینده را از دست میدهند. رشد حرفهای آنها میتواند راکد شود، که پیشرفت شغلی آنها را محدود میکند.
در زمینه کار تیمی، عدم توانایی در پیروی مؤثر میتواند به کارایی کل گروه آسیب برساند، نتایج و محیط کار کلی را تحت تأثیر قرار دهد. شناخت و توسعه مهارتهای پیروی خوب برای هر کسی که میخواهد به طور مثبت به تیم کمک کند، حیاتی است.
ویژگیهای شخصیتی و نقصهای منجر به پیروی گریزی
چندین ویژگی شخصیتی و نگرش میتواند موجب شود که فردی دشواری در پذیرش نقش پیرو را داشته باشد. این ویژگیها ممکن است در زمینه همکاری در یک گروه به عنوان نقاط ضعف یا عیوب شخصیتی در نظر گرفته شوند. در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. خودبزرگبینی و تکبر (Ego and Arrogance): افرادی که احساس برتری شدیدی نسبت به دیگران دارند، ممکن است اعتقاد داشته باشند که همیشه درست میگویند یا ایدههای آنها از دیگران بهتر است. این نگرش میتواند مانع از پذیرش راهنماییها یا ورودیهایی از سوی رهبر شود، بهویژه اگر رهبر را کمتر صاحب صلاحیت یا دانش بدانند.
۲. عدم اعتماد (Lack of Trust): اگر شخصی مسائل اعتمادی داشته باشد، ممکن است در پیروی از رهبری به دلیل تردید در مورد تواناییها، نیات یا تصمیمات رهبر دچار مشکل شود. این بیاعتمادی میتواند ناشی از تجربیات گذشته که فرد احساس کرده است توسط افرادی با قدرت ناامید شده باشد.
۳. نیاز به کنترل (Need for Control): افرادی که تمایل زیادی به کنترل موقعیتها یا نتایج دارند، ممکن است دشواری در قرار گرفتن در نقش پیرو داشته باشند. آنها ممکن است مقاومت نشان دهند زیرا پیروی به معنای دست کشیدن از کنترل است، که میتواند برای آنها ناراحتکننده یا اضطرابآور باشد.
۴. مهارتهای ضعیف حل تعارض (Poor Conflict Resolution Skills): افرادی که نمیتوانند به طور مؤثر با تعارضات برخورد کنند، ممکن است از پیروی اجتناب کنند زیرا نمیدانند چگونه مخالفتهای خود را به طور سازنده بیان کنند. آنها ممکن است پیروی را به معنای پذیرش منفعلانه تمام تصمیمات، حتی آنهایی که با آنها مخالف هستند، بدانند.
۵. ضعف شخصیتیِ عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت (Insecurity): افرادی که از درون احساس حقارت و عدم اعتماد به نفس میکنند ممکن است دشواری در پیروی از دیگران داشته باشند، زیرا قبول رهبری فرد دیگری را به منزله پذیرش نقصانهای خود تلقی میکنند. آنها ممکن است با تأکید بیش از حد بر ایدههای خود یا امتناع از پیروی، سعی در جبران این حس کمبود داشته باشند تا احساس کمتر شایستگی یا ارزشمندی نکنند.
۶. عدم احترام به اقتدار (Lack of Respect for Authority): برخی از افراد به طور ذاتی به ساختارهای سلسله مراتبی یا اقتدار بیاعتماد هستند که میتواند ناشی از باورهای فلسفی یا تجربیات منفی قبلی با اشخاص مقتدر باشد. این میتواند آنها را به رد مفهوم پیروی از رهبری دیگران سوق دهد.
۷. بیصبری (Impatience): افرادی که بیصبر هستند ممکن است از سرعت یا جهتگیریهایی که توسط رهبران تعیین شده، ناامید شوند، بهخصوص اگر احساس کنند پیشرفت بسیار کند است یا رویکرد بیش از حد محتاطانه است. بیصبری آنها میتواند مانع از تعهد آنها به دنبال کردن استراتژی یک رهبر شود.
۸. رقابتجویی (Competitiveness): افراد بسیار رقابتی ممکن است پیروی کردن را به عنوان قرار گرفتن در موقعیتی تابع در نظر بگیرند، که با تمایل آنها برای بودن بهترین یا دیده شدن به عنوان یک رهبر در تضاد است. این ویژگی میتواند نقشهای همکارانه و پشتیبانیکننده در کار تیمی را برای آنها چالشبرانگیز کند.
این ویژگیها میتوانند توانایی فرد را برای مشارکت مؤثر در تیم مختل کنند و تأکید بر خودآگاهی و توسعه در این زمینهها برای بهبود همکاری تیمی و رشد شخصی و حرفهای ضروری است.
راهکارهای مدیریت چالشهای ناشی از ویژگیهای شخصیتی مشکلساز در تیم
زمانی که تیم با چالش داشتن یک یا چند عضو دارای ویژگیهای شخصیتی مشکلساز روبرو میشود، مدیریت مؤثر این مسئله نیازمند ترکیبی از ارتباطات واضح، فرآیندهای ساختاریافته و دینامیکهای تیمی پشتیبان است. در اینجا چند استراتژی که تیمها میتوانند برای مدیریت چنین چالشهایی استفاده کنند، آورده شده است:
۱. تعیین انتظارات و نقشهای واضح: از ابتدا، برای تیم مهم است که انتظارات و نقشهای مشخصی برای هر عضو تعیین کند. این شامل نحوه تصمیمگیری، چگونگی تخصیص وظایف و استانداردهای ارتباط در تیم است. داشتن دستورالعملهای واضح به کاهش سوء تفاهمها و تعیین دقیق توقعات هر فرد کمک میکند.
۲. ترویج فرهنگ ارتباط باز: تشویق به محیطی که در آن همه اعضای تیم احساس امنیت و ارزشمندی در بیان افکار و نظرات خود دارند، مهم است. جلسات بازخورد منظم و بحثهای آزاد میتواند به افراد دارای ویژگیهای مشکلساز کمک کند تا درک کنند چگونه رفتار آنها بر دیگران و اهداف تیم تأثیر میگذارد.
۳. ارائه آموزش و پشتیبانی رهبری: رهبری مؤثر میتواند تأثیر منفی ویژگیهای شخصیتی مشکلساز را کاهش دهد. رهبران باید آموزش ببینند تا این ویژگیها را شناسایی کنند و به طور سازندهای با آنها برخورد کنند. این شامل دانستن زمان ارائه پشتیبانی، چالش به طور سازنده و تحریک انگیزه افرادی است که با پیروی دست و پنجه نرم میکنند.
۴. تشویق به خودآگاهی و توسعه شخصی: تشویق اعضای تیم به انجام خوداندیشی و توسعه شخصی میتواند به آنها کمک کند تا ویژگیهای مشکلساز خود را شناسایی کرده و روی آنها کار کنند. این ممکن است شامل کارگاهها، جلسات آموزشی یا مربیگری با تمرکز بر موضوعاتی مانند هوش هیجانی، حل تعارض و ارتباطات مؤثر باشد.
۵. استفاده از تکنیکهای میانجیگری و حل تعارض: زمانی که تعارضات به دلیل تضاد شخصیتی بروز میکنند، میتوان از یک طرف بیطرف برای میانجیگری در بحثها استفاده کرد تا اطمینان حاصل شود که بحثها سازنده و محترمانه باقی میمانند. استراتژیهای حل تعارض میتوانند به کاهش تنشها و یافتن زمین مشترکی که هم اهداف تیم و هم نیازهای فردی را در نظر میگیرد، کمک کنند.
۶. تطبیق سبکهای رهبری: رهبران میتوانند سبکهای خود را برای بهتر پاسخگویی به نیازهای اعضای مختلف تیم تنظیم کنند. به عنوان مثال، افرادی که نیاز به بیشتر کنترل دارند میتوانند مسئولیتهایی دریافت کنند که این نیاز را به شکل سازنده برآورده سازد، در حالی که همچنان با اهداف تیم هماهنگ باشد.
۷. ایجاد فرصتهایی برای رهبری همه اعضا: گاهی اوقات، فراهم آوردن فرصتهایی برای رهبری به افراد با ویژگیهای شخصیتی مشکلساز میتواند به آنها کمک کند تا دشواریها و مسئولیتهای رهبری را درک کنند، که ممکن است آنها را به پیروانی همدلتر و همکاریپذیرتر تبدیل کند. این کار میتواند از طریق چرخش نقشهای رهبری یا اختصاص دادن وظایف رهبری برای پروژههای خاص انجام شود.
۸. نظارت و مداخله زودهنگام: چک کردن منظم و نظارت بر دینامیکهای تیم میتواند به شناسایی و مدیریت مسائل پیش از تبدیل شدن به مشکلات بزرگتر کمک کند. مداخله زودهنگام کلید جلوگیری از این است که تضادهای شخصیتی عملکرد تیم را تضعیف کنند.
با اجرای این استراتژیها، تیمها میتوانند محیط کاری هماهنگتری ایجاد کنند که شخصیتهای متنوع را در بر میگیرد و همکاری را تقویت میکند، که در نهایت منجر به کارایی تیمی بهتر و نتایج بهتر میشود.
پیشنهاد برای مطالعه بیشتر
رهبری و دینامیکهای تیمی
عنوان: “Leadership: Theory and Practice”
نویسنده: Peter G. Northouse
توضیح: این کتاب پوشش جامعی از نظریات و عملکردهای مختلف رهبری را ارائه میدهد، از جمله نقش پیروی موثر در رهبری کارآمد.
جنبههای روانشناختی کار تیمی
عنوان: “Group Dynamics for Teams”
نویسنده: Daniel Levi
این متن به بررسی عمیق زمینههای روانشناختی رفتار تیمی میپردازد، از جمله تأثیر ویژگیهای شخصیتی مانند ناامنی (یا همان ضعف شخصیتی احساس حقارت درونی) و رقابتجویی بر کار تیمی.
ویژگیهای شخصیتی و عملکرد کاری
عنوان: “Personality at Work: The Role of Individual Differences in the Workplace”
نویسنده: Adrian Furnham
این کتاب به بررسی چگونگی تأثیر ویژگیهای شخصیتی مختلف بر رفتار کاری و تعامل تیمی میپردازد، از جمله مسائل مرتبط با ناامنی و مقاومت در برابر رهبری.
هوش هیجانی و روابط بین فردی
عنوان: “Emotional Intelligence: Why It Can Matter More Than IQ”
نویسنده: Daniel Goleman
اثر ارزنده گلمن درباره هوش هیجانی برای درک نحوهای که صلاحیتهای هیجانی میتوانند رهبری و پیروی در محیطهای تیمی را بهبود ببخشند، ضروری است.
3 دیدگاه دربارهٔ «اهمیت «پیروی» و «رهبری» در احزاب و جنبشهای سیاسی»
درود ، متاسفانه واژه های رهبری و پیروی در ایران امروز بسیار بد جا افتاده ، وقتی داخل این وبسایت از این دست موضوعات به صورت دانشگاهی آموزش داده میشه بسیار موثر هست در شکستن این جو سمی که در فضای سیاسی ایران وجود دارد ، سپاس
درود و سپاس از پیام فضلی عزیز، باعث افتخار است با شما آموزگار آشنا شدم و از مقالات آکادمیک اشتراک گذاشته از دانش شما بهرهمند باشم، نقش رهبری خوب در کنار پیروان خوب در حمایت های متقابل، دانش افزایی مرتبط نسبت به اهداف در مجموعه کاری باز که بصورت یادگیرنده و سازنده در جهت اشتراک بهتر نقاط قوت خود و دیگر همکاران برای پیشبرد وظایف سازمانی و ارائه راهکارهای اثربخش مستمر برای رشد و توسعه سازمانی را می توانم به اشتراک بگذارم.
هرچقدر هم پیروان به خط مشی ها و استراتژی مدیران شایسته خود باورمند و در تسهیل روند روبهرشد آنها عملگرا باشند، پویایی، مسئولیت پذیری و خدمتگذار مجموعه کاری باشند، همراه و همگام با خط مشی خردورزی مدیران در انتقال ماموریت ها و چشم انداز موردنظر مدیران به مجموعه پیروان برای کارتیمی موثر و بازدهی ملموس و مشخص تر و مرتبط با توجه به سیستم های یکپارچه و پویا که کل سازمان مجموعه ای از اجزا به هم پیوسته به منظور دستیابی به هدف مشخص هستند ، دسترسی به اهداف مشخص شده با کارائی و بهره وری بهتر میسر میشود.
عالی بود. کامل بود..و ای کاش در نوجوانیم این رو یاد میگرفتم.
در فضای مبارزاتی مسئله ی مهم و مسئولیت بزرگ یک رهبر در گروه و یا حزبی ؛ دقیقاً پرورش ذهن های سالم و غیر سمی هست.
اولین گزینه ی افراد برای قرار گرفتن در چنین تشکل هایی افراد رها از هر نوع بیماری ها و دغدغه های روحی و فکری هستند.
دومین دسته افرادی هستن ک واقف و معترف بر ایرادات رفتاری و مشکلات شخصی خودشون هستن.
سومین دسته درمان شده های کامل.
افراد بدون صلاحیت و ثبات روانی حقیقتاً موجب دیوانه شدن افراد سالم گروه ها هم میشه.
در کل رهبر شدن/ رهبر بودن / رهبری کردن سخته و جز عشق چیزی نمیتونه انسان رو بر این مسئولیت نگه داره.